با علنی شدن اختلاف در میان صفوف «حزب کمونیست ایران» و سازمان کُردستان آن «کومه له»، امروز دیگر کمتر کسی در جنبش از وضعیت بحرانی و وجود اختلافات سیاسی در این تشکیلات، بی اطلاع میباشد. در همین رابطه در طی مدت تقریباً طولانیای نوشتههای مختلف از زوایای گوناگون از طرف اعضاء و رهبران این تشکیلات مطرح شده و آنها اتهاماتی را نیز علیه هم مطرح کردهاند. اما به رغم حجم بالایی از اظهار نظر و موضعگیریهای گوناگون، هنوز مسایل مورد اختلاف به روشنی و شفافیت کامل به صورت یک پلاتفرم در اختیار جنبش قرار نگرفته است. با این حال، در شرایطی که حتی برای مبارزین درون آن تشکیلات هم کاملاً آشکار نیست که هر یک از طرفین در مورد مسایل اساسی جنبش، دارای چه مواضعی بوده و مدافع چه خط سیاسی مشخصی میباشند، مطرح میشود که بحران موجود هر آن ممکن است به انشعابی در صفوف این سازمان منجر شود.
برای یک ناظر بیرونی که مواضع این تشکیلات را در سالهای اخیر تعقیب کرده، وجود بحران در این تشکیلات تعجبآور نیست. چون همچنان که از برخی نوشتههای رهبران و کادرهای این تشکیلات نیز میتوان استنباط نمود، شروع اختلافات در ارتباط با برخی فعالیتها و موضعگیریهای کومه له در کُردستان عراق، رقم خورده است. بی شک فعالیتها و اعمالی همچون مشارکت فعال در «کمیته همکاری کنگره ملی کُرد» با حضور جریاناتی نظیر «حزب دمکرات کُردستان عراق» (جریان حاکم بارزانی) به مثابه جریاناتی که رابطهشان با امپریالیستها و دنبالهروی از سیاستهای آنها بارها و بارها تأثیرات فاجعهباری در هر چهار پارچۀ کُردستان علیه تودههای تحت ستم خلق کُرد آفریده است، حضور در نشستهای نهاد «کمیته دیپلماسی مشترک احزاب و سازمانهای کُردستانی» و دادن اعلامیه مشترک جهت تحریم انتخابات با سازمانهای سیاسی کُرد از جمله با جریان اسلامی «خبات» از طرف کومه له به مثابه سازمان کُردستان حزب کمونیست ایران و بالاخره برخورد سازشکارانه رهبری این جریان در «محکوم» نکردن تلاش برخی احزاب و جریانات کُرد ایران در مذاکره با رژیم سرکوبگر جمهوری اسلامی و … نمیتوانست مسایل و بحرانهائی را در درون تشکیلات «حزب کمونیست ایران و کومه له» به وجود نیاورد.
در همین رابطه صلاح مازوجی از رهبران «حزب کمونیست ایران» که در جناح مقابل ابراهیم علیزاده رهبر سازمان کُردستان این حزب، کومه له قرار دارد ضمن ابراز مخالفت خود با حضور کومه له در نشستهای «کمیته دیپلماسی مشترک»، توضیح داده است که کمیته مزبور در خدمت بقای جمهوری اسلامی قرار دارد. عین گفته او چنین است: «لازم است به شرکت کومه له در نهاد زیر مجموعه «ک.ن.ک» تحت نام «کمیته دیپلماسی مشترک» که بیش از سی حزب و جریان ناسیونالیستی و اسلامی در آن حضور دارند و از بیانیههایشان پیداست که در خدمت استراتژی بقای جمهوری اسلامی عمل میکنند و هیچ ربطی به منافع کارگران و مردم زحمتکش و ستمدیده ندارد، پایان داده شود».( نقل از مقاله «سیمای سیاسی بحران درونی حزب کمونیست ایران» – مرداد ۱۳۹۹ برابر با آگوست ۲۰۲۰). در همین مقاله مطرح شده: «اختلاف بر سر نحوه برخورد به احزاب ناسیونالیست و بورژوایی در کُردستان بار دیگر زمانی خود را بروز داد که رفیق ابراهیم علیزاده از جانب کمیته رهبری کومه له در اردیبهشت ۱۳۹۶به پای دادن اطلاعیه مشترک با این احزاب و سازمان اسلامی خبات برای تحریم انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای اسلامی شهر و روستا رفت… همچنین رفتن به پای اطلاعیه مشترک با جریان حاشیهای مانند سازمان اسلامی خبات که از جانب احزاب ناسیونالیست به رهبری کومه له «تحمیل» شد یک عقبگرد سیاسی به شمار میآید». در مورد روابط کومه له با (پ-ک-ک) و شاخه ایرانیاش (پژاک) نیز در این مقاله وجود این رابطه به ضرر این سازمان عنوان شده و گفته شده است که: «رهبری پ.ک.ک بارها از زبان خود یا از زبان رئیس مشترک (ک.ن.ک) یا سخنگویان «پژاک» اعلام کرده که در کُردستان روژ هه لات (منظور کُردستان ایران) باید تلاش شود که مسئله کرد از راه دیالوگ با جمهوری اسلامی از راه سیاسی و دمکراسی حل شود. پژاک (حزب حیات آزاد کُردستان) به عنوان «شاخه کُردستان ایران» (ک.ج.ک) یا پ.ک.ک سالها است که در راستای همین استراتژی عمل میکند. پژاک در جریان نمایشهای انتخاباتی جمهوری اسلامی که مکانیسمی است برای مشروعیت بخشیدن به ادامه حاکمیت این رژیم، عملا با ترغیب و تشویق مردم برای شرکت در این مضحکهها در راستای مواضع و سیاستهای اصلاحطلبان حکومتی عمل کرده و برای این نمایشهای انتخاباتی بازار گرمی کرده است. کادرهای رهبری پژاک نیز تا کنون بارها با بزرگنمایی در مورد خطر سوریهای شدن ایران، مردم را از سرنگونی جمهوری اسلامی میترسانند و راه دیالوگ با جمهوری اسلامی را موعظه میکنند.» (از همان مقاله)
عباس منصوران نیز در مقاله «تفاوتها یا تناقضهای سیاسی! در حزب کمونیست ایران و سازمان کُردستان آن «کومهله»، با رجوع به سخنرانی ابراهیم علیزاده در روز ۲۵ بهمن ماه ۱۳۹۸ به مناسبت گرامیداشت روز کومه له، مطرح کرده است که در این سخنرانی جهت به دست آوردن دل احزاب سیاسی راست در کُردستان دو موضوع استراتژیک «حاکمیت سیاسی در کُردستان و نیروهای مسلح پیشمرگ در آینده کُردستان» مورد اشاره قرار گرفته که آن چه گفته شده «موازین و برنامه و اهداف کمونیستی حزب و کومه له» (همان جا) را نادیده گرفته است و بیشتر با «جبههی کُردستانی» مورد اعتقاد کاک ابراهیم علیزاده سازگاری دارد.
در برخورد به واقعیت بحران و شکلگیری جناحهائی در تشکیلات «حزب کمونیست ایران و کومه له»، چه فعالین این جریان سیاسی و چه فعالینی که در گذشته با آن همکاری میکردند و سپس از این سازمان خارج شده و بسیاری از آنان اکنون سال’هاست که در احزاب و سازمانهای دیگری فعالیت میکنند در رابطه با این بحران که ممکن است هر آن به انشعابی در صفوف این سازمان منجر شود به اظهار نظر و موضعگیری پرداختهاند. موضعگیریهایی که گاه به طور غیر مسئولانه و در جهت اهداف تنگنظرانه، طرفین را به انشعاب دعوت میکنند و بدون توجه به منافع جنبش و با بیاصولی تمام تنها سعی در تشدید تضادهای دو جناح شکل گرفته در این سازمان را دارند.
از جمله جریانی که نیروهای درون «حزب کمونیست ایران و کومه له» را تشویق به انشعاب میکند، حزب کمونیست کارگری ایران – حکمتیست میباشد. حکمتیستها، بدون توجه به منافع و مصالح جنبش خلق کُرد و تودهها در شرایط کنونی در تنور بحران درونی کومه له، پیگیرانه مشغول ریختن بنزین بر آتش، آن هم برای پختن نان آلودۀ خود میباشند. اینها کار را به آن جا رساندند که به جناحی که در این بحران آن را «چپ» مینامند ، رهنمود میدهند که باید جدا شده و «به سازمانهای کمونیست بپیوندند». (آذر ماجدی – نوستالژی کومه له «کومه له کمونیست»، فرصت تاریخی از دست رفته!) بدون آن که اساساً مسئلهشان این باشد که این امر چه مشکلی را قرار است از دوش جنبش بردارد.
برخورد حکمتیستها، نه اتفاقی، بلکه ادامه منطقی همان اندیشه و در واقع پروژه مخربیست که جماعت منصور حکمت (رهبر فکری این حزب) در محفل سهند در سالهای ۶۰ برای کومه له به ارمغان آورد؛ و از جمله با تشکیل حزبی که به طور غیر اصولی آن را حزب کمونیست نامید و به رسمیت شناختن ناسیونالیسم کومه له و دادن حق ویژه به آن و بالاخره با سوء استفاده از نیروی تودهای کومه له، در یک پروسه ضربات فاجعهباری به کومه له و به جنبش خلق کُرد وارد نمود و باعث انشقاق و ناامیدی و پراکندگی وسیعی در نیروهای سالم و انقلابی متشکل در کومه لۀ آن زمان گشت. امروز همان اندیشه ناسالم توسط احزاب کاغذی پیرو منصور حکمت در تلاش شان برای تجزیۀ «حزب کمونیست ایران و کومه له» و به هرز بردن انرژی مبارزاتی نیروهای صادق این نیروی سیاسی در جریان بحران جاری به روشنی خودنمایی میکند.
مسلماً، انشعاب و جدایی در احزاب سیاسی فینفسه امر مذمومی نیست، بلکه همچون هر پدیده دیگری باید آن را با شرایطی که در آن اتفاق میافتد و نتایجی که بر روند مبارزه و انقلاب و جنبش تودهها بر جای میگذارد سنجید. بنابر این، ضروری است در مواقع بحران و قطببندی در سازمانهای سیاسی و از جمله سازمانهای چپ، دو طرف مبانی نظری خود و دلیل اصلی اختلاف و بحران موجود را روشن و به صورت پلاتفرمی مشخص تدوین نمایند تا اگر انشعاب غیر قابل اجتناب بود در درجه اول بدنه سازمان مربوطه و تودههای هوادار قادر به موضعگیری و انتخاب جناح نزدیک به دیدگاههای خود باشند.
از سوی دیگر، انشعاب وقتی معنایی انقلابی پیدا میکند که این جدایی در خدمت دفاع از اصول انقلابی و خط انقلابی بوده و در خدمت تسهیل و هموار کردن راه رشد جنبش قرار گیرد. تجربه انشعابات غیر اصولیای که در آنها دلایل واقعی انشعاب و این که هر جناح از چه مواضع و برنامهای حمایت میکند به طور شفاف و آشکار در اختیار نیروهای تشکل مربوطه و جنبش قرار داده نشده، ثابت کردهاند که تأثیر منفی در جنبش به جای گذاشته و حتی باعث یأس و انفعال نیروهای خود آن تشکل میگردد و در نتیجه نمیتواند باعث تقویت جنبشی گردد که جریان سیاسی مربوطه بخشی از آن میباشد. بنابر این، نیروهای انقلابی و مسئول در یک تشکیلات موقعی باید تن به انشعاب بدهند که آن انشعاب واقعاً به نفع رشد و تعالی جنبش انقلابی باشد.
بی شک آینده نشان خواهد داد که نیروهای مبارز درون کومه له که میکوشند با مبارزات و تلاشهای خویش پایبندی و احساس مسئولیتشان نسبت به خواست خلق تحت ستم کُرد برای کسب حق تعیین سرنوشت و آزادی از چنگال امپریالیستها و رهایی از تمام اشکال ستم امپریالیستی را نشان دهند، نیروهایی که همچنان به نابودی جمهوری اسلامی به عنوان دشمن قسمخورده کارگران و همه خلقهای تحت ستم ایران و منطقه معتقدند، تا چه حد قادر خواهند شد تا با ترسیم خط و مرزهای واقعی اختلافات درونی خود در عمل، به اصول شناخته شده در این زمنیه وفادار بمانند.
چریکهای فدایی خلق ایران
۷ مهر ۱۳۹۹ – ۲۸ سپتامبر ۲۰۲۰
از همین دسته
پیروز باد اعتصاب سراسری کارگران پالایشگاههای نفت و گاز و پتروشیمی
عدم شرکت در انتصابات جمهوری اسلامی، پاسخ مردم ما به رژیم دار و شکنجه
تهاجم جنایتکارانه اسرائیل به خلق فلسطین در نوار غزه محکوم است!