آوریل 29, 2024

مینا اسدی

مینا اسدی

ای نیمه‌ی دیگر

ای نيمه‌ی ديگر

از جانيان حامی سرمايه و ستم

حکمی دگر رسيد:

بايد که: نيمه‌ی دگر را

بيش از گذشته بست به زنجير بردگی

سمعا و طاعتا

آماده و گوش به فرمان،

گفتند و حد زدند، به زندان و سنگسار

گفتند و طرح ذلت زن را

در بارگاه ظلم خلافت رقم زدند

اين وارثان تخت ستم شاهی

کشتند تخم نفرت و از عشق دم زدند

ای نيمه‌ی دگر

بانوی سالهای سنگ و مس و آهن

تبعيدی سراچه و دير و حرم

خاطون سالها توطئه و تحقير 

بنگر چگونه ذره های تنت آب می‌شود

در زير بار بردگی خانه؟

بنگر چگونه قلب پريشانت 

در خانه‌ی به وسعت تنهايی

در خانه‌ی به وسعت دلتنگی

می‌ايستد ز جوشش؟

وقتی که تو نشسته و درمانده‌ای

آيا چگونه معنی انسان

در دشت ذهن ساده‌ی کودک

تفهيم می‌شود؟

بنگر، بنگر چگونه بی تو

طرح عظيم زندگی انسان

در گيرودار حادثه و انقلاب

ترسيم می‌شود؟

ای خسته از شکنجه و تحقير بندگی

چشمت به راه کيست؟

سکونت برای چيست؟

تاريخ سال‌های ستم برملا کنی

تا نقشه‌های بی‌خردان بی بها کنی

برخيز

«برخيز تا هزار قيامت به پا کنی»

وقتی که قلب‌های تپنده

با جرم عشق به انسان

بر دار مرگ و تباهی

مصلوب می‌شوند

وقتی که توده‌ها

با هر بهانه‌ای سرکوب می‌شوند

ديگر زمان بردگی خانه نيست

برخيز

برخيز و دست‌هايت را

در عمق شب رها کن

امروز روز توست

خورشيد را به نام صدا کن